حقوق زنان
مدتهاست که دلم میخواد راجع به حقوق زنان باهاتون حرف بزنم، ولی هروقت که بهش فکر میکنم، با خودم میگم، چرا مدام باید زن و مرد رو از هم جدا کرد؟ چرا یاد گرفتیم حقوق زنان رو جداگونه مورد بررسی قرار بدیم و نمیگیم «حقوق انسانی»؟ آیا این کار خودش متمایزشمردن نیست؟ از نظر من، ما نمیتونیم منکر یکسری تفاوتهای ذاتی و طبیعی بین زن و مرد بشیم: از نظر هورمونی، احساسی، قدرت بدنی، و خیلی موارد دیگه. خیلیها ممکنه بگن، نه، خیلی از آقایون هم هستن که قدرت بدنی بالایی ندارن! کاملاً درسته و من هم همهٔ اینها رو قبول دارم؛ اما وقتی به اکثریت نگاه میکنیم، باید واقعبین باشیم، باید حقیقت رو با تمام تفاوتها ببینیم. وقتی صحبت از حقوق انسانی میشه، همه یکسان هستن. در اینجا نمیتونیم تفاوتی بین زن و مرد قائل بشیم. حقوق انسانی و اجتماعی و آزادی عمل برای همهٔ افراد یک جامعه باید یکسان درنظر گرفته بشه؛ مگه اینکه دنبالهرو مذهب یا فرقهٔ خاصی باشن، که در اون شرایط حقوق اجتماعی محسوب نمیشه، بلکه به دستورات دینیشون عمل میکنن!
من فکر نمیکنم بلکه یقین دارم در شرایط کنونی، نهتنها در کشور ما بلکه در سطح جهانی، پیروی از یکسری دستورات دینی و غیردینی برای اکثریت قابلتوجهی فقط جنبهٔ منفعت داره و بس! هر کسی که بیرویه از قوانینی طرفداری میکنه که ضدانسانی هستن و باعث رنج دیگری میشن، صرفاً بهخاطر منافع شخصی و مادی خودش دست به انجام این کار میزنه و بههیچوجه به ایمان و اعتقاداتش ربطی نداره! هر انسانی آزاد بهدنیا میاد و حق داره آزادانه زندگی کنه؛ باید حق انتخاب داشته باشه، حق انتخاب شغل، همسر، نوع پوشش، نوع خوراک، و هزاران حق انتخاب دیگه، البته در چهارچوب احترام به همنوع خودش و رعایت حقوق دیگران.
مشکل از اونجایی بهوجود میاد که ما مفاهیم حقوق فردی و آزادی رو نفهمیدیم. من میتونم باحجاب باشم، ولی اجازه ندارم به یک شخص بیحجاب بیاحترامی کنم؛ من میتونم روزه بگیرم، اما اجازه ندارم مانع غذا خوردن شخص دیگهای بشم؛ من میتونم نرقصم، اما این حق رو ندارم که جلوی شادی و رقص دیگران رو بگیرم. من میتونم به موسیقی گوش ندم، اما حق ندارم مانع خوندن بانوان بشم، و برعکس، من میتونم به موسیقی گوش بدم، اما نه بهاینشکل که همسایهها رو عاصی کنم؛ من میتونم آرایش کنم، ولی لزومی نداره با آرایش به مجلس ختم برم؛ من میتونم مشروب بخورم، ولی نه تا حدی که نتونم خودم رو کنترل کنم و باعث آزار دیگران بشم؛ من این حق رو دارم که ازدواج کنم و برای خودم شریک زندگی انتخاب کنم، ولی اجازه ندارم زن دوم بشم چون زندگی یک نفر دیگه رو از بین میبرم! ما اجازه نداریم به حریم شخصی دیگران تجاوز کنیم، چه با ازدواج، چه با تهمت، چه با دخالت و فضولی، و چه با دروغ و حسرت!
اگه ما بانوان یاد بگیریم برای خودمون احترام و ارزش قائل بشیم، اگه یاد بگیریم از تنهایی هراس نداشته باشیم، ما تنها خیلی بهتر از عهدهٔ زندگی برمیایم. اگه به این موضوع واقف باشیم که این ما هستیم که مردها رو بهدنیا میاریم، بزرگ میکنیم، این ما هستیم که این پسربچههای کوچولو و نازنازی رو در دامانمون تربیت میکنیم، این موجوداتی که فردا یاد میگیرن به زنها بیحرمتی کنن، روی اونها دست بلند کنن، زن رو نصف ببینن، هیزی و تجاوز کنن، و خودشون رو برتر ببینن. این ما هستیم که با خودکمبینی و بهادادن بیرویه به همسرمون بهش تفهیم میکنیم که اون همیشه جوون و خوشتیپه و ما تاریخ مصرفمون گذشته. این ما هستیم که به جای کسب شغل و درآمد حتی ناچیز، تن به همبسترشدن با مردی رو که جای پدرمون هست میدیم تا راحت امرارمعاش کنیم. این ما هستیم که زن دوم میشیم، مادرشوهر بدجنس میشیم، خواهرشوهر جَلَب میشیم، دوست حسود میشیم و کلاً دنبال جلب رضایت آقایون هستیم! آیا نیستیم؟ نشون بدیم، عمل کنیم، متحد باشیم، و به هم احترام بذاریم. از خودمون بپرسیم: با روشی که پیش گرفتیم به چه نتیجهای خواهیم رسید؟
سوالی از دوستان باحجابی دارم که با کمال احترام به باحجاببودن معتقد هستن. اگه همسرهاتون زن بگیرن، ناراحت نمیشید؟ مگه میشه؟ چطور ممکنه به یه بخشی عمل کرد، ولی به بخش دیگهاش نه؟ چرا دیهتون نصف هست؟ چون در گذشته مردها نانآور بودن؟ ولی حالا ۹۹ درصد خانمها دارن زندگیهاشون رو میچرخونن که اگه نباشن، بنیاد فرزندان و خونواده از هم میپاشه! پس چرا هنوز نصف مونده؟ چرا برای سر کار رفتن یا سفر به خارج از کشور باید از شوهر اجازه گرفت؟ درصورتیکه مرد به هیچ اجازهای احتیاج نداره. چون تأمین میکنه؟ خب، اگه تأمین نمیکرد چی؟ تا زمانیکه بانوان ما خودشون نخوان که به هم احترام بذارن، تا وقتیکه خودشون برای هم ارزش قائل نشن، تا خودشون حقوق همدیگه رو رعایت نکنن و جنس مرد رو از خودشون برتر ندونن، به هیچ نتیجهای نخواهند رسید! بهقولمعروف، از دامن زن، مرد به معراج میرود! الآن یه عده ممکنه بگن همش از زنها میگه؛ پس این مردها که میزنن، این پدرها که زور میگن، این حکومتی که نمیذاره نفس بکشیم، اینها چی؟ همه و همه به تلاش خودمون برمیگرده؛ خودمون باید همت کنیم و به داد خودمون برسیم. برو قوی شو اگر راحتجهانطلبی که در نظام طبیعت ضعیف پامال است.
عکاس: Amalia Freneuil | آرایشگر: Brun Emmanuelle | گریمور: Camille Ghilozzi