حمیرا سلیر — بنیانگذار بنیاد «معصومیت در خطر»
پیرو اتهامات هاروی واینستین در اکتبر ۲۰۱۷، جنبش «من هم همینطور» که بیش از ۱۰ سال پیش توسط فعال اجتماعیِ آمریکایی «تارانا بورک» شکل گرفته بود، پوشش جهانی پیدا کرد. شعاری که سکوت قربانیان آزار جنسی و تعرض (از تبعیض جنسیتی و مزاحمتهای خیابانی روزمره گرفته تا تجاوز جنسی) رو شکست و در شبکههای اجتماعی و همینطور در گزارشها و شهادتها همهگیر شد. از این رو، با حمیرا سلیر، بنیانگذار یک بنیاد جهانی برای حمایت و حفاظت از کودکان با نام «معصومیت در خطر» (”Innocence en Danger“) مصاحبه کردم.
ممکنه خودتون رو در چند کلمه معرفی کنید؟
من حمیرا سلیر هستم؛ تو ایران و بههمراه خواهر دوقلوم متولد شدم که متأسفانه در سال ۲۰۰۶ از دنیا رفت. والدینمون ما رو برای تحصیل به پاریس فرستادن. در فرانسه، در دانشگاه دکارت پاریس و سپس در CELSA (مرکز مطالعات ادبی و علمی کاربردی) دانشگاه سوربن درس خوندیم.
چی شد که «معصومیت در خطر» رو راه انداختید؟ انگیزههای پشت این پروژه چی بودن؟
سال ۱۹۹۹، فدریکو مایور، دبیرکل یونسکو، من رو برای پیشبرد برنامهٔ عملی «معصومیت در خطر» بهعنوان یک جنبش بینالمللی با هدف حفاظت از کودکان کاندید کرد. این اتفاق بعد از فروپاشی یک باند اینترنتی آزار جنسی کودکان رخ داد. من به عنوان یک شهروند جهانی چند سالی در حوزهٔ حفاظت از کودکان فعال بودم و همین، زمینهای برای کاندید شدن من بود.
دوران کودکیام تو ایران زیبا و حفاظتشده بود و والدین فوقالعادهای داشتم. ولی وقتی برای زندگی به فرانسه اومدیم، به چشم دیدم و تجربه کردم که طعمه شدن و آمادهسازی (با هدف ایجاد ارتباط عاطفی با کودک و در نتیجه سوءاستفادهٔ جنسی) یعنی چی. بعدها فهمیدم که خیلیها، از جمله خودم، هدف آزار جنسی و در بعضی موارد تجاوز قرار گرفتن. زمانی معنای آسیبپذیر بودن رو بهطور کامل درک کردم که یکی از دوستان نزدیکم بعد از اینکه مورد تجاوز قرار گرفته بود، دست به خودکشی زد. خودکشی او نقطهٔ اوجی برای فعالیتهای من بود.
آیا بنیاد شما در زمینهٔ کودکآزاری در ایران فعالیتی داره؟ آیا قادر به کمک به اونها هستید؟
متأسفانه، ما هنوز تو ایران فعالیتی نداریم؛ ولی میدونم که تعدادی سازمان فوقالعاده در این حوزه تو کشور وجود دارن. اتفاقاً چند سال پیش تلاش کردم کمک برسونم، ولی ذات کار ما نیازمند قوانین و مقررات و اجرای اونها و البته حمایت از طرف مؤسسات هست. مهمتر از همه اینکه تابوی تجاوز جنسی باید شکسته بشه. من امید دارم که ایران و جهان اسلام روزی چشمشون به این بیماری همهگیر باز بشه و متوجه بشن که با نادیدهانگاشتن این آفت و کاری نکردن، تنها چیزی که در گرو هست، آیندهٔ کشوره. یک کشور تنها زمانی می تونه قدرتمند باشه که سیاستهای قویای برای حفظ سلامت رفتاری کودکان و قشر جوونش داشته باشه. فرزندان ما، آیندهٔ ما رو در دست دارن. اگه نتونیم ازشون مراقبت کنیم، درواقع زندگیها و جوامع خودمون رو به خطر میاندازیم.
در حال حاضر ثابت شده که قربانیان آزار جنسی حاضر به بیان تجربههاشون نیستن. چطور یک نفر میتونه به این قربانیان کمک کنه تا احساس راحتتری نسبت به بیان چیزی که براشون اتفاق افتاده داشته باشن؟
تنها راهی که ما میتونیم به بازماندهها کمک کنیم تا داوطلبانه راجعبه اتفاقی که افتاده صحبت کنن، اینه که به عنوان یک جامعه، حامی و پشتیبان باشیم و فهم و همدردی نشون بدیم. این بهعهدهٔ ما مردم هست که نشون بدیم اهمیت میدیم و منابع و مراکزی رو برای قربانیان فراهم کنیم تا احساس امنیت کنن. ما باید متجاوزها رو محکوم کنیم، نه قربانیها رو. اگه اسلام و کشورهای مسلمون دست از بیطرفی بردارن و مدعی بشن که کودک یا فرد نابالغ شریک جنسی نیست، این موضوع اونها رو قدرتمندتر میکنه.
نظر شما راجعبه جنبش «من هم همینطور» چیه؟ شبکههای اجتماعی چقدر در این موضوع سهیم بودن؟
جنبش «من هم همینطور» یک شروع عالی برای تغییر گفتگو در موضوعات مورد بحثه. هرچند، از این پشیمونم که کودکان و مردها رو شامل نمیشه. باید صبر کنیم و ببینیم مسائل پیرامون این جنبش به چه سمتی پیش میرن. ببینیم آیا جوامع ما، جرئت امتحان کردن اسمهای بزرگ و قوی رو دارن یا نه. بههرحال، اونچه در خطره آیندهٔ خودمونه. بدون داشتن جرئت عمل، حرفها با گذر زمان از میون میرن.
والدین یا سرپرستهای کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفتن، در این موقعیت باید چیکار کنن؟ چطور باید با فرزندشون رفتار کنن؟
در کشورهایی که رابطهٔ جنسی با افراد نابالغ پذیرفته نیست، واکنشها میتونه (و باید) حقوقی باشه. ولی اول از همه، سرپرستها باید شنوای فرزندشون باشن و به او بفهمونن که هیچ تقصیری نداره. باید اطمینان حاصل کنن که متجاوز دیگه به کودک دسترسی نداره و البته از درمان کمک بگیرن. در یک دنیای ایدهآل، قربانیان باید شنیده بشن، ازشون حمایت بشه، و در نیازهای پزشکی، حقوقی و بهبودیشون همراهی بشن.