مصاحبه با مدالیون رحیمی
«اولش مجبوری نقشهای کلیشهایای رو قبول کنی که یه مرد فکر میکنه یه زن باید بازی کنه، ولی رفتهرفته به جاهای بالاتر میرسی.» —مدالیون رحیمی
مدالیون که متولد و بزرگشدهٔ لس آنجلسه، مدرک بازیگری خودش رو از دانشکدهٔ فیلم، تئاتر، و تلویزیونِ دانشگاه UCLA گرفته و از اونموقع تا حالا، در سریالهای تلویزیونی شناختهشدهای مثل NCIS و مشتقات اون، NCIS: New Orleans و NCIS: Los Angeles ایفاینقش کرده. از سال ۲۰۱۱ تابهالآن، در چهار فیلم بلند، که جدیدترین اونها فیلم Before I Fall محصول ۲۰۱۷ هست، حضور داشته و در تلاشه به موفقیتهای بیشتری تو حرفهاش دست پیدا کنه.
در این فرصت، با مدالیون گفتوگویی داشتیم و با او راجع به هنرش، چالشهاش، و گذشتهاش بهعنوان یه ایرانیآمریکایی نسل اول صحبت کردیم.
از چه زمانی به بازیگری علاقهمند شدی؟
من همیشه عاشق هنر بودم، بهخصوص هنرهای نمایشی، ولی تا سال آخر دبیرستان که در حال درخواستدادن برای ورود به دانشگاه بودم، بازیگری رو بهعنوان یه حرفه درنظر نمیگرفتم. قرار بود تو دانشگاه رشتهٔ روزنامهنگاری بخونم، ولی رویای من نمایشاجراکردن بود. بنابراین، تصمیم گرفتم شانسی به خودم بدم و رویام رو دنبال کنم.
از کودکی موسیقی و رقص رو دوست داشتی. فکر میکنی میتونستی توی این زمینهها موفقتر باشی؟
کاش میشد تو موسیقی موفقیت بیشتری بهدست بیارم. سالها تو کلاسهای پیانو و طبل شرکت کردم، ولی هیچوقت ادامه ندادم. الآن خیلی پشیمونم. همیشه عاشق این بودم که موسیقی یهجورایی میتونه الهامبخش کلی احساسات باشه و خاطرات رو دوباره زنده کنه. پر از احساساته برام. من هنوز هم نقاشی میکشم، بیشتر با زغال یا خودکار؛ ولی نقاشیکردن و اینجور کارهای هنری بیشتر برای خودمه، نه بهخاطر کسب درآمد. هرچند خیلی دوست دارم وقتی از خودم مطمئن شدم، یه روزی بتونم کتابی از اشعارم رو منتشر کنم.
چالشبرانگیزترین نقشی که داشتی یا پروژهای که کار کردی چی بوده؟
تاحالا که نقش یاسمین تو نمایشنامهٔ بهشت (Paradise) محصول جووی پروداکشنز (JuVee Productions) سختترین بوده. یاسمین یه دختر جوون مسلمون یمنیه که باید بتونه بین فرهنگش و رویاهاش تعادل ایجاد کنه. بهعنوان یه ایرانی-آمریکایی نسل اول از خیلی جهات باهاش ارتباط برقرار میکنم، ولی من خیلی خوششانس بودم که تونستم تو زندگیم حمایتهای زیادی بهدست بیارم.
تابهحال پیش اومده که پیشینه و اصالتت روی روند کاریات تأثیر بذاره؟ اگه آره، چطور؟
حس میکنم وظیفه دارم منبع غرور و افتخار برای فرهنگم باشم، ولی اجازه هم نمیدم که هنرم رو محدود کنه. پدر و مادرم همیشه حمایتم کردن، ولی اوایلش زیاد مشوق نبودن. مجبور بودم باهاشون کنار بیام. اگه رشتهای رو میخوندم که اونها برام انتخاب کرده بودن، میتونستم تو کلاسهای بازیگری شرکت کنم. مجبور بودم شغلی واسه خودم دستوپا کنم و خودم راهم رو تو صنعت فیلم پیدا کنم. مطمئنم اگه والدینم میتونستن، قطعاً بهم کمک میکردن، ولی اونها تو این صنعت کار نمیکنن و راهوروشش رو بلد نبودن.
راجع به مارخور انترتینمنت برای ما بگو و چی شد که راه افتاد.
شرکت سرگرمی مارخور (خورندهٔ مار) اسم شرکت تولید فیلم منه. ما هنوز پروژهای رو تدوین نکردیم، ولی امیدوارم بهزودی بتونیم این کار رو انجام بدیم.
الگوت توی حرفهات کیه؟ از چه شخص یا اشخاصی بیشترین تأثیر و الهام رو میگیری؟
مادرم واقعاً الهامبخش من بوده. بااینکه من و برادرم بهدنیا اومده بودیم، دانشگاه حقوق میرفت. یادمه باهاش به جلسات مطالعهٔ وکالتش میرفتیم. بهعنوان یه مادر همیشه حامیمون بود و برامون کم نمیذاشت. من برای مادرهای شاغل احترام زیادی قائلم. بازیگری که الهامبخش من بوده احتمالاً تیلدا سوئینتن هست. تنوع نقشها و حوزهای که بهعنوان یه هنرمند توش فعالیت میکنه واقعاً تحسینبرانگیزه. به رسم و رسوم وابستگی نداره. برای کارهای خیرخواهانه و مشارکتهای سیاسیاجتماعی آنجلینا جولی احترام خاصی قائلم. بهنظر من مهمه که افراد تأثیرگذار از این ویژگیشون در جهت مثبت استفاده کنن.
اگه میتونستی به ۱۰ سال قبل برگردی، چه نصیحتی به خودت میکردی؟
از خودت بودن بههیچوجه نترس.